بارش

ابری به بارش آمد و بگریست زار زار...

بارش

ابری به بارش آمد و بگریست زار زار...

بارش

ما گدایی را دم باب الجواد آموختیم / غالبا سائل میاید پشت در های بزرگ

آخرین مطالب
  • ۹۲/۰۴/۳۱
    ا
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۲/۰۴/۳۱
    ا
آخرین نظرات
  • ۱۰ ارديبهشت ۹۵، ۲۳:۳۴ - مهدیار محمدی
    احسنت
  • ۱۸ آبان ۹۳، ۱۲:۰۴ - حسین علیمحمدی
    جونم

۱ مطلب در آذر ۱۳۹۱ ثبت شده است

قند و بادام به هم ریخت به نی

در رویت لب به بصر نزدیک است

استاد سهرابی


حرف ناموس کشیده، جری اش می کردند

رقص نی داده و هی سر سری اش می کردند


چشمشان را به سر نیزه چو می زد خورشید

با مداد سنگ، خاکستری اش می کردند

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۱ ، ۱۶:۰۴
روح اله اسماعیلی