بارش

ابری به بارش آمد و بگریست زار زار...

بارش

ابری به بارش آمد و بگریست زار زار...

بارش

ما گدایی را دم باب الجواد آموختیم / غالبا سائل میاید پشت در های بزرگ

آخرین مطالب
  • ۹۲/۰۴/۳۱
    ا
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۲/۰۴/۳۱
    ا
آخرین نظرات
  • ۱۰ ارديبهشت ۹۵، ۲۳:۳۴ - مهدیار محمدی
    احسنت
  • ۱۸ آبان ۹۳، ۱۲:۰۴ - حسین علیمحمدی
    جونم

۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۸۹ ثبت شده است

تو بذر اشکی و جزیی ز زندگانی من

جوانه میزنی و می بری جوانی من

 

تو مرز سنخیت نور صبح و تاری شب

تویی سپیده ی شب دمدم اذانی من

 

کنایه های تمام گریزهای شعر

تویی زبان همین لحن بی زبانی من

 

هنوز مثل همیشه درونم آشوب است

امان نداده ای آخر به بی امانی من

 

من آنکه تیغ تو را بر دل همه زده ام

تو آنکه ناز گرفتی ز شست جانی من

 

بیا و چاره کن آقا که من تک افتادم،

میان ثانیه ها، صاحب زمانی من

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۸۹ ، ۱۶:۴۹
روح اله اسماعیلی

در خانه هم جمال خدا زیر چادر است

این رو گرفتنت به سزایم فراخور است

 

آنکس که ارغوان وَرِ بوم رُخت کشید

بعد از سه ماه، باز، به حال تفاخر است

 

دیشب که دست بر سر بازوت میزدم

دیدم که قسمتی ز پَرِ یاس من سُر است

 

شبنم نبود! جان علی خون تازه بود

گلزخم ها چو ذکر لبت در تواتر است

 

دلسنگ تر شدند جدیداً به داغ تو

آه تو کوره وُ دل مردم چو آجر است

 

روح تو از درون تن من عروج کرد

یاسین بر احتضار تو خواندن تظاهر است

 

تو میروی، علی و جفای زمانه هست

خیبر شکن ز سختی داغت ز پا نشست

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۸۹ ، ۱۶:۵۰
روح اله اسماعیلی